اکتشاف در دنیای فیلم به وسیله نقشه های زیبای دست ساز - بالیو

نقشه ها و شرح جغرافیایی فیلم های زیبای جنگ ستارگان، عروس شاهزاده، ارباب حلقه ها و دیگر فیلم ها را از ابتدا تا خاتمه در این نقشه های زیبای با دست نقاشی شده دیدن کنید.

این مقاله به وسیله بتسی میسون در تیم نشنال جئوگرافی نوشته شده است. وی یک خبرنگار در حوزه علمی است که وبلاگ نشنال جئوگرافی را با یاری نویسندگان، روی نقشه به تصویر کشید.

نقشه فیلم جنگ ستارگان (2009)، متشکل از سیارات ولکان (سمت چپ بالای تصویر) و زمین (سمت راست پایین تصویر) به عنوان لوکیشن های اصلی.

صحنه های فیلم پرمخاطب علمی تخیلی ژوراسیک پارک (1993) بیشتر در یک پارک موضوعی واقع شده در یک جزیره به نام نبلار، رخ داد.

جزئیات نقشه ژوراسیک پارک، مسیرهای سفر شخصیت ها در جزیره در جیپ ها را نشان می دهد.

عروس شاهزاده، 30 سال پس از اکران، کماکان یک فیلم محبوب همگانی است.

طبق گفته های هنرمندی به نام اندرو دگراف، به تصویر کشیدن تمام اتفاقات در یک فیلم اکشن ماجراجویانه مانند جنگ ستارگان در یک صفحه مانند بازی کردن تتریس است. این هنرمند، حرکات شخصیت های درون این دنیای خیالی در حدود 40 فیلم را به روی نقشه آورده است.

او می گوید:

زمان زیادی را سپری کردم تا مطمئن شوم همه چیز بر سر جای خودش است و درست کار می نماید و هیچ وقت این گونه نمی گردد.

دگراف، یک تصویرگر و هنرمند حرفه ای، می گوید پروژه ای برای طراحی یک نقشه جنبه های سفر، او را به این فکر برد که می توان از دیگر چیزها نیز نقشه تهیه کرد. وی اشتیاق به ساختن دنیاهای کوچک داشت. زمانی که دگراف در حال کشیدن این نقشه ها بود، با خود فکر می کرد خلق نقشه از چیزی غیرخطی مانند فیلم و چسباندن صحنه های فیلم به یکدیگر و آن را در یک شکل قابل فهم در آوردن، بسیار جالب و مفرح است.

در ابتدا او کوشش کرد نقشه زیرزمین پر پیچ و خم در فیلم گونیز (1985) را بکشد و سپس به سراغ دیگر فیلم ها رفت که در زمان کودکی برای او جالب بودند و در سن بزرگسالی جذابیت خود را برای او حفظ کردند. دگراف، اولین نقشه خود را از فیلم شمال از شمال غربی ساخته آلفرد هیچکاک کشید. به عنوان کودکی در دهه 1980، او عاشق جنگ ستارگان و فیلم های ایندینیا جونز بود. وی تمام آن مجموعه فیلم ها را حداقل یک بار به روی نقشه آورده است. او بعلاوه یک نقشه بزرگ منفرد از 6 قسمت اول جنگ ستارگان خلق نموده است.

وی فیلم های انتخابی خود را به عنوان فیلم هایی بسیار بزرگ و حجیم که هم زمان نمی توانسته تمام آن را در فکرش جا بدهد، توصیف می نماید. هم اکنون او تمام آن ها را در یک کتاب بزرگ تصویرگری به نام نقشه های سینما: اطلس 35 فیلم بزرگ، گردآوری نموده است.

طرح های اولیه از جنگ ستارگان (2009)، مراحل رسم حرکات تمام شخصیت های اصلی (سمت راست) و پیش نمایش مرتب کردن تمام آن ها در یک نقشه (سمت چپ) به وسیله دگراف را نشان می دهد.

سر در آوردن از جغرافیای فیلم ها می تواند چالش برانگیز باشد و معمولا این موضوع به این معنا است که باید بین 10 تا 30 بار هر کدام از آن ها را نگاه کنید. دگراف کار خود را با نوشتن تمام مکان هایی که شخصیت های اصلی می روند و وصل کردن تمام لوکیشن ها و صحنه ها به یکدیگر به وسیله خطوط و فلش ها (بالا، پایین) آغاز می نماید. او می گوید نکته کلیدی این است که از وجود داشتن تمام مکان های فیزیکی درون فیلم و بودن شخصیت ها در جایی که باید باشند، اطمینان حاصل کرد. در مرحله بعدی، دگراف طرح تمام لوکیشن های اصلی را به روی نقشه خواهد برد (بالا، راست)، که معمولا احتیاج به کوشش های متعدد دارد تا به نقشه دلخواه خود برسد.

وقتی او از تحت کنترل گرفتن تمام عناصر مهم مطمئن شد،آماده نقاشی کشیدن است. فرآیندی که ممکن است 200 ساعت یا بسته به جزئیات، حتی بیشتر به طول بیانجامد. دگراف تخمین زده است که حدود 1000 ساعت در حال نقاشی از سه گانه ارباب حلقه ها بر روی یک نقشه بزرگ باشد.

یکی از دلایل وقت بردن این فرآیند، انتخاب خود دگراف است، یعنی نقاشی با آبرنگ مات یا همان گواش. زمانی که گواش به روی کاغذ می رود، دیگر قابل پاک کردن نیست، پس جایی برای اشتباه کردن نمی ماند. نقاشی کردن تنها یک دسته از خطوط صاف و موازی، مانند زمانی که کل کارکنان تشکیلات در حال سفر با هم به جایی هستند، پنج تا شش ساعت زمان می برد.

بعضی نقشه های فیلمی، چالش های منحصر به فردی را ارائه نموده اند. دگراف می گوید برای مثال، سفر در زمان در برگشت به آینده، بسیار حقه آمیز بود. وی بالاتر از نقشه 1955، نقشه ای از 1985 را به اتمام رساند، رد شخصیت ها در گذشته در پایین افتاده است و سپس دوباره به بالا می آیند. برای سفر در زمان در جنگ ستارگان، او از کرم چاله ها استفاده کرد، و شخصیت ها را از صفحه بیرون می کرد تا دوباره در بخش دیگری از نقشه در استایل بازی های قدیمی پاچمن طاق دار (بالا) وارد شوند.

جادوگر از یکی دیگر از موارد سخت بود، زیرا جغرافیای درون فیلم به طرز وسیعی غیرقابل شرح و کاملا ناپیوسته بود. دگراف می گوید:

طرز حرکت شخصیت ها در صحنه ها و نحوه خروج آن ها از صحنه هیچ اساسی در واقعیت ندارد، همین امر سبب شد نقشه این فیلم یک نقشه خارق العاده امپرسیونیستی باشد، و بعلاوه نقشه ای قوی و شگفت انگیز.

علی رغم حجم کاری که هر نقشه احتیاج دارد، دگراف عاشق خلق آن ها و همین الان در جستجوی چالش بعدی است. او چندین درخواست برای کشیدن نقشه فیلم تلقین (2010) دارد، فیلمی که فکر را به چالش می طلبد و صحنه های آن در طول لایه های مختلف یک رویا رخ می دهد. فیلم بلید رانر و بعلاوه یک نقشه بلند و خیلی نازک از جان سخت، که تمام آن در یک آسمان خراش رخ می دهد، نیز جزو گزینه های بعدی خود دگراف است.