دولت های کارآمد بسترساز خلق سیاست های نوآورانه اند و نه خالقان آن

به گزارش بالیو، مدل های سیاستگذاری مدل هایی هستند که برای توصیف فرآیند شکل گیری تا اجرای یک سیاست طی می شوند. مدل های متنوعی بر اساس رویکرد های مختلف ناظر به این حوزه برای سیاستگذاری پیشنهاد شده است.

دولت های کارآمد بسترساز خلق سیاست های نوآورانه اند و نه خالقان آن

به گزارش گروه اجتماعی خبرنگاران، هاشم کیانی در یادداشتی نوشت: مدل های سیاستگذاری مدل هایی هستند که برای توصیف فرآیند شکل گیری تا اجرای یک سیاست طی می شوند. مدل های متنوعی بر اساس رویکرد های مختلف ناظر به این حوزه برای سیاستگذاری پیشنهاد شده است. از جمله می توان به مدل های نهادی، مدل گرهی، مدل سیستمی، مدل فرآیندی، مدل گردونه ای، مدل مرحله ای، مدل سیاسی، مدل جزیی، مدل مثلث آهنین، مدل خوشه های قدرت، مدل عقلایی و ... عمومی ترین مدل های مطرح در این زمینه هستند. اما به نظر می رسد الگو های موجود توصیف نماینده فرآیند شکل گیری تا اجرای سیاست ها، عموما رویکرد خطی دارند و به نظر می رسد این رویکرد خطی در مسائل ساده و تک بعدی کارآمد خواهد بود.

آنالیز فرآیند شکل گیری سیاست های کلان اجرا شده در کشور های مختلف این فرضیه را به ذهن متبادر می نماید که فرآیند خلق و پیشبرد چنین سیاست هایی نه از راستا این فرآیند خطی بلکه در دل اکوسیستم مربوط به نظامی از مسائل عمیقا به هم مرتبط و در زمینه شبکه ای از ارتباطات ارگانیک که روی محتوایی از راه چاره های ابتدایی به دیالوگ با هم می پردازند شکل می گیرد. در این مقاله کوشش شده است با مطالعه فرآیند شکل گیری یکی از سیاست های دولت های نهم و دهم یعنی هدفمندسازی یارانه ها به کشف و توصیف مدلی متناسب تر با این فرضیه دست یافت. در سرانجام مدلی برای توصیف گام های مختلف شکل گیری تا اجرای این سیاست ارائه شد که به نظر می رسد بیش از فرآیند های خطی ارائه شده در مدل های حوزه عمومی، به فرآیند های خلق نوآوری در حوزه های اقتصاد بازار شباهت دارد که شامل 13 گام رصد اکوسیستم، نمایش هوش جمعی، تشریح مسائل سطح دو، شکل دهی به نظام مسائل، شبکه سازی و تیم سازی، خلق نمونه موفقیت کوتاه مدت، خلق دیالکتیک راه چاره های یکپارچه سیستمی، ایجاد اعتلاف و توافق، رهبری عملیات اجرا توسط تیم ها، خلق حلقه های یادگیری در تیم ها، ایجاد جریان های شناور میان سیاست ها، خلق نهاد های بهبود، ایجاد تعادل و تثبیت. تمایز عمده این مدل با مدل های پیشین اولا در ماهیت شبکه ای و تکثر لحاظ شده در فرآیند شکل گیری تا اجرای سیاست بوده و ثانیا در ملاحظه شدن گام های رهبری تحول در توصیف گام های مختلف سیاستگذاری می باشد. عدم کارآیی و ناعادلانه بودن نظام پرداخت یارانه ها در کشور در طی سال های متمادی، موجب شد دولت از سال 1389، قانون هدفمندسازی یارانه ها را عملیاتی نماید، که طی آن سهم خانوار های فقیر از یارانه دولت افزایش یابد.

مطالعه حاضر با استفاده از داده های کیفی به دست آمده از مصاحبه با بازیگران مختلف حوزه این سیاست و از طریق تحلیل تم این داده ها، مدلی پویا با استفاده از روش داده بنیاد توسعه داده که توصیف گر فرآیند شبکه ای خلق و پیشبرد این سیاست در اکوسیستم مربوط به این حوزه باشد. این مدل مبتنی بر کشف مسئله و راه چاره در دل اکوسیستم و پیشبرد راه چاره از طریق بازیگران اکوسیستم می باشد. در این مدل نقش نوآوری خلاق در محیط اکوسیستم از طریق شبکه سازی و طی فرآیند های مدیریت و رهبری تغییر مورد توجه قرار گرفته است و در سرانجام توصیه شده است در محیط های با پویایی بالا و مسائل به هم تنیده پیچیده که یک مسئله سطوح و ابعاد مختلف امنیتی، سیاسی، مالی و فرهنگی دارد از این مدل استفاده گردد. در ادامه به توضیح بخش های مختلف این مدل پرداخته خواهد شد.

1. رصد اکوسیستم: جستجو در بخش های مختلف اکوسیستم درگیر با مسائل توسعه یکی از اجرای این مدل است. این جز با آن بخش از رفتارها، سیستم ها و فرآیند هایی اشاره دارد که به شناسایی بازیگران فعال در حوزه مسائل ریز و درشت عمومی و ارتباط گیری با ایشان و شنیدن ایده ها و نظرات آنان می گردد.

2. نمایش هوش جمعی: این جز از مدل به این موضوع می پردازد که پس از شناسایی بازیگران فعال و شنیدن حرف های ایشان، نمایش این حرف ها و ایده ها به همه این بازیگران تصویری کلی از همه مسائل و ایده های موجود در اکوسیستم را در ذهن جمع پدید می آورد که از آن به عنوان هوش جمعی یاد می گردد. کارکرد این هوش جمعی این است که بازیگران مختلف که هر یک از یک زاویه دید وارد مسئله شده اند را با ابعاد مختلف موضوع آشنا می نماید و زمینه سنتز میان ایده های جز نگرانه و ترکیب آن ها و شکل گیری ایده جامع را پدید می آورد.

3. تشریح مسائل سطح دو: پس از شکل گیری این هوش جمعی مسائل جدیدی این بار از جنس ترکیب مسائل ساده قبلی پدید خواهد آمد که آنرا مسائل سطح دو می نامیم و نسبت به مسائل سطح اول از عمق و ماهیت چندرشته ای بیشتری برخوردارند.

4. شکل دهی به نظام مسائل: بر اساس این مسائل جدید شکل گرفته در این گام به نسبت سنجی میان مسائل پرداخته خواهد شد و نظام ارتباط مسائل شکل خواهد گرفت. نظام مسائل علاوه بر معین کردن ارتباط مفاهیم، ارتباطات لازم بین تیم های کاری مختلف را هم شکل خواهد داد که ورودی گام بعد خواهد بود.

5. شبکه سازی و تیم سازی: بر اساس خروجی گام قبل تیم های کاری که باید روی بخش های مشترکی از نظام مسائل با هم کار نمایند و ارتباط ورودی، خروجی با هم داشته باشند شکل خواهند گرفت. این گام شکل دهنده شبکه بازیگرانی است که باید روی ماموریت مورد نظر تمرکز نمایند. یکی از چالش های این گام تشکیل تیم های ماموریتی غیررسمی در میان ساختار ها و سازمان های رسمی است. در واقع شبکه سازی میان ساختار های رسمی حاکمیتی و اداری و تیم های موجود در بازار و اکوسیستم اقدام سختی است که در این گام احتیاج به رهبری دارد.

6. خلق یک نمونه موفقیت کوتاه مدت: با توجه به اینکه این مدل متکی بر رهبری یک ماموریت در دل یک اکوسیستم پیچیده است، مسئله ایجاد و حفظ انگیزه و امید در پیشبرد ماموریت اهمیت ویژه ای دارد، لذا ایجاد یک موفقیت کوتاه مدت در راستا تحقق ماموریت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در مرحله پس از تیم سازی باید به فکر ایجاد آن بود.

7. خلق دیالکتیک راه چاره های یکپارچه سیستمی: ماموریت اصلی شبکه و تیم های ایجاد شده در مراحل قبل ابتدا طراحی راه چارهی یکپارچه است که جوابگوی نظام مسائل باشد. این مرحله مبتنی بر دیالوگ های پدید آمده در فرآیند ارتباطات بین تیم هاست. در این مرحله نظارت و گزارش گیری منظم و پیوسته شکل گیری و تکون تدریجی این راه چاره جامع از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

8. ایجاد اعتلاف و توافق: در این گام برای اجرای سیاست ها اعتلافات رسمی و غیررسمی مورد احتیاج برای پیشبرد طرح ها را پدید آورد و بر اساس قدرت حامی ایجاد شده برای سیاست باید وارد فاز عملیاتی شد.

9. رهبری عملیات اجرا توسط تیم ها: پس از ایجاد راه چاره جامع فرآیند اجرا با توجه به احتیاجمندی های قانونی و عملیاتی آن شروع خواهد شد و توسط مالک سیاست رهبری شده و به پیش خواهد رفت.

10. خلق حلقه های یادگیری در تیم ها: در این مرحله تیم ها همزمان با عملیات به صورت منظم یادگیری داشته و تجربه های پیشبرد بخش های مختلف عملیات خود را با هم به اشتراک گذاشته و در صورتی که می توانند مشارکتی پویا را با هم تعریف نمایند این کار را می نمایند.

11. ایجاد جریان های شناور میان سیاست ها: علاوه بر ارتباطات مختلف تعریف شده بین سیاست ها در گام خلق راه چاره یکپارچه حین اجرا و تکمیل گام های بعدی اجرای سیاست ها تیم ها به گزینه های جدیدی برای وصل کردن ماژول های مختلف سیاست های خود به هم خواهند رسید که این مرحله از خروجی مرحله قبل حاص خواهد شد. در این صورت این یادگیری ها به صورت سیاست های اقتضایی در پیشبرد ادامه راه چاره مصوب و جاری خواهند شد.

12. خلق نهاد های بهبود: پس از جاری سازی اولیه سیاست و عملیات، ایجاد راه چاره های نهادی برای بازنگری و اصلاح دائم در ادامه یافتن این سیاست در دستور کار رهبری این سیاست قرار خواهد گرفت. این گام با توجه به تنوع موضوعات و امکانات نهادی در اختیار می تواند به گونه های مختلف انجام گردد. گاهی این نهادسازی کاملا مبتنی بر نهاد های اجتماعی بوده و گاهی نیز از طریق ساختار های رسمی صورت می گیرد.

13. ایجاد تعادل و تثبیت: در این گام پس از طی شدن مراحل بهبود در صورتی که سیاست مرحله بهبود مستمر را در حدی به انجام رسانده که ایرادات اجرایی برطرف شده باشد می توان مراحل تثبیت سیاست را طی کرد. در این گام قوانینی که در راستا گذار تصویب شده اند باید باطل شده و تنها قانون نهایی ای که بر اساس آن باید کار به صورت نهایی شده ادامه یابد باقی خواهد ماند.

در شکل زیر تصویری از ارتباطات اجزای مختلف این مدل شبکه ای ارائه شده است.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 2 فروردین 1399 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: balio.ir شناسه مطلب: 856

به "دولت های کارآمد بسترساز خلق سیاست های نوآورانه اند و نه خالقان آن" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دولت های کارآمد بسترساز خلق سیاست های نوآورانه اند و نه خالقان آن"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید