همنوازی اروپا با ساز ناکوک ترامپ، انتخاب بد یا بدتر؟
به گزارش بالیو، خبرنگاران، گروه بین الملل- مریم خرمائی: شرکای اروپایی طرف برجام شامل انگلیس، فرانسه و آلمان بالاخره موضع واحدی در قبال نقش ایران در حمله 14 سپتامبر (23 شهریور) به آرامکو- غول نفتی عربستان سعودی- اتخاذ کردند و فارغ از آنکه هنوز هیچ یک جرات معرفی ایران به عنوان عامل حمله را نداشته؛ به صرف حمایت تهران از انصارالله یمن، همه آنها متفق القول، مسئولیت را گردن ایران انداخته اند.
برای سفر به تور اروپا با بهترین کارشناسان مشورت کرده و بهترین برنامه سفر را انتخاب کنید.
اما نکته ای که در بیانیه ضدایرانی E3 بیش از همه به چشم می آید؛ جوش دادن اتهام واهی جدید علیه ایران به موضوع برجام است. اروپایی ها می گویند: زمان آن فرا رسیده که ایران چارچوب مذاکرات دراز مدت درباره برنامه هسته ای و موضوعات امنیت منطقه ای که شامل برنامه های موشکی نیز می گردد را مورد پذیرش قرار دهد.
در عین حال، آنها ادعای پررنگ و لعاب بازگشت به دیپلماسی را چاشنی درخواست خود کردند و خواهان کاهش تنش شدند. اگرچه E3 ژستی متحد به خود گرفته؛ سیگنال های ارائه شده از سوی آنها تا حد زیادی متناقض است.
انگلیس از چند روز قبل در تقلید طوطی وار از آمریکا انگشت اتهام خود را به سوی ایران نشانه رفت. در اقدام نخست دومینک راب وزیر خارجه این کشور مدعی شد حمله آرامکو نمی تواند کار حوثی ها باشد و در گام دوم هم بوریس جانسون نخست وزیر این کشور گفت مسئولیت با ایران است.
اما این ادعای وی که در راه عزیمت به نیویورک برای شرکت در هفتاد و چهارمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد، باید این پیش آگهی را به وجود می آورد که خبرهای خوبی در راه نیست. او گفته بود نقش لندن پل زدن بین اروپا و آمریکا برای نزدیک کردن مواضع آنها در مورد این حملات است.
ظاهراً کوششش جواب داد چراکه تا پیش از دیدار جانسون با سران فرانسه و آلمان، امانوئل ماکرون رئیس جهوری فرانسه می گفت باید در اتهام زنی پیرامون حادثه آرامکو، جوانب احتیاط را رعایت کنیم.
اما نتیجه این دیدار، موضع گیری های محتاطانه را بی اعتبار کرد و کار به جایی کشید که ماکرون در دیداری که ساعاتی بعد با حسن روحانی همتای ایرانی داشت، هشدار داد وقت تنگ است و ایران باید برای خنثی کردن تنش ها کاری کند.
این در حالی است که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان تاکنون فقط به مشارکت در صدور بیانیه رضایت داده و از ابراز نظر مستقیم در این موضوع پرهیز نموده است.
جالب آنکه هر سه آنها حتی جانسون که در همصدایی با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برجام را توافقی بد جلوه داده، همچنان از پایبندی به توافق هسته ای سخن می گویند.
اما نکته جالب تر آنکه همگی هنوز مدعی هستند قصدی برای پیوستن به کارزار فشار حداکثری آمریکا ندارند گرچه سمت و سویی که در پیش گرفته اند؛ چیز دیگری را نشان می دهد.
سناریوها؛ از رویارویی تا تعامل
با توجه به موضع گیری های ضد و نقیض، سناریوهای پیش رو به ترتیب شامل تشدید تنش ها، حفظ وضعیت موجود و در نهایت تنش زدایی است.
ایران و آمریکا می گویند جنگ نمی خواهند حال آنکه تهدید می نمایند در صورت حمله هر یک از طرفین، پاسخ طرف مقابل دندان شکن خواهد بود. به ویژه آمریکا نباید به دلیل تعدد نیرو و امکانات، قدرت مقابله به مثل ایران را ناچیز ارزیابی کند. حوزه نفوذ منطقه ای ایران از سوریه گرفته تا لبنان، عراق، یمن و افغانستان گسترش یافته حال آنکه طبق گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا، ایران عوامل زیادی در اروپا و آمریکای لاتین دارد و توسعه تنش به این مناطق برای واشنگتن هزینه سنگینی خواهد داشت.
حفظ شرایط موجود نیز به منزله رضایت دادن آمریکا به ائتلاف دریایی نصفه و نیمه ای است که فعلاً با 3 کشور منطقه ای (بحرین، امارات و عربستان) و 2 کشور فرامنطقه ای (انگلیس و استرالیا) تشکیل داده است و امید به توسعه آن دارد.
آخرین سناریو هم تنش زدایی است که تداوم کوشش های دیپلماتیک فرانسه و ژاپن به شرط تامین مزایای مالی برجام برای ایران در این چارچوب گنجانده می گردد.
درگیری نظامی؛ گزینه ها و مخاطرات
آمریکا مدعی است که هدف نهایی از اعمال فشار علیه ایران، ایجاد تغییر در رفتارهای به زعم آنها ثبات زدا و خصمانه ایران است که شامل بستن همه راه های دستیابی این کشور به تسلیحات هسته ای نیز می گردد. اما در گزارشی که فدراسیون دانشمندان آمریکایی برای کنگره آمریکا تهیه نموده است، توسل به جنگ راه مناسبی برای ایجاد این تغییر نیست و می تواند به تشدید احساسات ضدآمریکایی در ایران منجر گردد. از سوی دیگر، طبق راهبرد امنیت ملی سال های 2017 و 2018 آمریکا، چین و روسیه چالش های راهبردی آمریکا هستند و منحرف کردن دارایی های نظامی به سنتکام (مقر فرماندهی مرکزی آمریکا که از سوی ایران تروریستی اعلام شده) به منزله کاهش آنها در اروپا و پاسیفک است که نهایتاً به ضعف در برابر روسیه و چین منجر می گردد. با این حال گزینه های نظامی پیش روی آمریکا و مخاطرات آن به این توضیح است:
*عملیات علیه گروه های نظامی متحد ایران نظیر حشدالشعبی عراق، حزب الله لبنان و حوثی های یمن حال آنکه این موضوع به اشاعه دامنه درگیری منجر خواهد شد.
*حمله به تاسیسات سایبری و الکترونیکی ایران که مخاطراتش از درگیری مسلحانه کمتر است.
*قرنطینه دریایی و هوایی که می تواند شامل بستن بعضی گذرگاه های تجاری به روی ایران باشد.
لازم به ذکر است همه این اقدامات با توجه به قدرت مقابله به مثل ایران و دایره نفوذ منطقه ای، تبعات سنگینی را برای آمریکا در پی خواهد داشت و در این میان، انتخاب ترامپ به گزینه های بد و بدتر محدود می گردد.
منبع: خبرگزاری مهر